زندگی در حال، با تمام وجود

یک جوینده حقیقت چیزی را برای روز مبادا نگهداری نمیکند. زیرا او در زمان حال زندگی میکند، او احتکار را قبول ندارد و برای چیزی حرص نمیزند.


یک رهرو کسی را جز خداوند مالک چیزی و کسی نمیداند. پس نسبت به هیچ چیز و هیچ کس تعلق خاطر ندارد و همین عدم تعلق به وی خشنودی و رضایت میدهد. بنابر این به تدریج شعور و آگاهی وی تکامل می یابد و متوجه میشود در دنیا صرفا یک مسافر است و باید سعی کند از وقت و موقعیتش برای تکامل و ارتقاء روح خود استفاده کند.


یک جوینده میداند که خداوند به وی همان قدر روزی میدهد که صلاح تکامل و آگاهی اوست.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.